یک شاخه گل ۴۶۲
آذر پژوهش(دكلمه) | |||||
عاشق ار بر رخ معشوق نگاهی بكند من به عاشق نه همین رخصت دیدار دهم آنكه آرایش این باغ از او بود اكنون |
نه چنان است گمانم كه گناهی بكند بوسه را نیز دهم اذن كه گاهی بكند نگذارند كه از دور نگاهی بكند |
||||
صفایی نراقی(غزل) | |||||
آذر پژوهش(دكلمه) | |||||
ای كاش شب تیرۀ ما را سحری بود یك دیده به روی تو گشادیم و، ببستیم از بیم ملامت رهم از میكده بسته است |
تا در سحری نالۀ ما را اثری بود چشم از دو جهان، وه چه مبارك نظری بود از خانۀ ما كاش به میخانه دری بود |
||||
دهقان اصفهانی (غزل) | |||||
آذر پژوهش(دكلمه) | |||||
گلی یا سوسنی یا سرو یا ماهی نمیدانم |
ازین آشفتۀ بیدل چه میخواهی نمیدانم | ||||
شاعر ناشناس | |||||
آذر پژوهش(دكلمه) |
|||||
می خواستم آنكه چشم مستش بوسم اما چه كنم كه آن زسر تا پا حُسن |
هر عضو پسندیده كه هستش بوسم راضی نشد از ناز كه دستش بوسم |
||||
شاعر ناشناس (غزل) | |||||
ایرج (آواز) | |||||
در شام تیره ای مه تابان خوش آمدی ای پرتوِ امید به ظلمت سرای غم ای طالع رمیده چه خوش رام گشتهای تا جان بر لب آمده در پا نشانمت |
ای صبح وصل در شب هجران خوش آمدی با شادی و نشاط فراوان خوش آمدی ای عمر رفته خرم و خندان خوش آمدی ای دلبر عزیزتر از جان خوش آمدی |
||||
نسیم (غزل) | |||||
آذر پژوهش(دكلمه) | |||||
ای كاش شب تیرۀ ما را سحری بود یك دیده به روی تو گشادیم و، ببستیم از بیم ملامت رهم از میكده بسته است |
تا در سحری نالۀ ما را اثری بود چشم از دو جهان، وه چه مبارك نظری بود از خانۀ ما كاش به میخانه دری بود |
||||
دهقان اصفهانی (غزل) | |||||