برگ سبز ۶۸
گوینده: روشنک | |||||
چشم بگشا که جلوهٔ دلدار این تماشا چو بنگری گویی |
به تجلی است از در و دیوار لیس فیالدار غیرهُ دیّار |
||||
منسوب به عطار (قصیده) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
گر چشمٍ سیاهش را از چشم صفا بینی بر طرهٔ او بگذر تا مشک ختن یابی مطرب سخنی سر کن زان لعل لب شیرین در راه طلب بنشین چندان که خطر یابی گر شب زغمش میری چون نوبت صبح آید با هجر شکیبا شو تا وصل به دست آری |
آهوی ختایی را در عین خطا بینی در چهرهٔ او بنگر تا نور خدا بینی تا شور حریفان را در بزم بپا بینی از کویٍ وفا مگذر چندان که جفا بینی اعجاز مسیحا را ز انفاس صبا بینی با درد تحمل کن تا فیض دوا بینی |
||||
فروغی بسطامی (غزل) | |||||
آواز: قوامی | |||||
گر چشم سیاهش را از چشم صفا بینی بر طرهٔ او بگذر تا مشک ختن یابی در راه طلب بنشین چندان که خطر یابی آن حور بهشتی روی چون حلقه کند با هجر شکیبا شو تا وصل به دست آری مطرب سخنی سر کن زان لعل لب شیرین |
آهوی ختایی را در عین خطا بینی در چهرهٔ او بنگر تا نور خدا بینی از کوی وفا مگذر چندان که جفا بینی گیسو مرغانٍ بهشتی را در دام بلا بینی با درد تحمل کن تا فیض دوا بینی تا شور حریفان را در بزم بپا بینی |
||||
فروغی بسطامی (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز | آنکس که به امیدی بر خاک درت افتد | ||||
این هم برگ سبزی بود تحفهٔ درویش، علی نگهدار شما | |||||