یک شاخه گل ۳۱۴
آذر پژوهش (دکلمه) |
|||||
بر ما رقم خطا پرستی همه هست با این همه در میانه مقصود توئی |
نا کامی و عشق و تنگدستی همه هست جای گله نیست چون تو هستی همه هست |
||||
اثیر اخسیکتی (رباعی) | |||||
این رباعی از شاعری است معاصر نظامی گنجوی و بنا براین از سرایندگان قرن ششم شاعری که خود را در سخنوری برتر از خاقانی و انوری که نیز معاصر وی بوده اند می دانسته در صورتیکه با وجود ترکیبات تازه و معانی لطیف دور از انصاف است که وی را برتر از خاقانی و انوری بدانیم نامش اثیرالدین و زادگاهش اخسیکت از محال فرغان است و بدین سبب به نام اثیر اخسیکتی مشهور گردیده است اثیر اخسیکتی که سالها در خدمت دیوانی بود و کارش مدیحه سرایی در اواخر عمر عزلت نشین گردیده و به تصوف گرائید. |
|||||
سوزی است مرا در دل دانی که چه سان سوزی | سوزی که وجود من بر باد دهد روزی |
||||
اثیر اخسیکتی (غزل) | |||||
ایزد دلکی مهر فزایت بدهاد خوبی و خوشی و دلفریبی و جمال |
زین به نظری به این گدایت بدهاد داری همه جز وفا خدایت بدهاد |
||||
اثیر اخسیکتی (رباعی) |
|||||
پوران (ترانه) |
|||||
خدا دل ای خدا دل بلا دل مبتلا دل بدین افسرده جانی نیافتد از نوا دل خدا دل ای خدا دل بلا دل مبتلا دل بدین افسرده جانی نیافتد از نوا دل |
خدایا با که گویم ندارد آشنا دل
خدایا با که گویم ندارد آشنا دل
|
||||
نه پایی تا گریزی نه دستی تا ستیزی مزن بر سر تو ای بی دست و پا دلم بی دست و پا دل |
|||||
در این بیگانگی |
باین دیوانگی |
که زد نقش تو را دل |
|||
بدین افسرده جانی نیافتد از نوا دل | گناه او همین بس نبوده بی وفا دل |
||||
در آتش چرا نشسته | ندیده کجا نشسته |
||||
نسوزد مگر چو باده | شراب بی غشی تو | آتشی تو آتشی تو ای دل |
|||
سرا پا آتش اما | خاموشی تو | خاموشی تو |
|||
خدا دل ای خدا دل بلا دل مبتلا دل خدایا با که گویم ندارد آشنا دل بلا دل بلا دل |
|||||
بیژن ترقی (ترانه) | |||||
آذر پژوهش (دکلمه) | |||||
ایزد دلکی مهر فزایت بدهاد خوبی و خوشی و دلفریبی و جمال |
زین به نظری به این گدایت بدهاد داری همه جز وفا خدایت بدهاد |
||||
اثیر اخسیکتی (رباعی) | |||||
شاخه گلی که نثار شد شمارهٔ ۳۱۴ بود که با شرکت خانم پوران تنظیم شده اشعار از اثیرالدین اخسیکتی شاعر قرن ششم آهنگ در مایهٔ شور محلی بختیاری تنظیم از شادروان خالقی تار آقای جلیل شهناز گوینده آذر پژوهش |
|||||