یک شاخه گل ۳۰۸
آذر پژوهش (دکلمه) |
|||||
گر خوش کند لب تو دهانم به بوسه ای در کار عشق جان و دلی داشتم که سیف |
خرم شود زلعل تو جانم به بوسه ای اینم به عشوه ای شد و آنم به بوسه ای |
||||
سیف فرغانی (دو بیتی) | |||||
کلمهٔ سیف که در بیت مقطع شنیدید تخلص سراینده است سیف از شاعران قرن هفتم است و به سیف فرغانی مشهور سیف فرغانی در آغاز شاعری از پیروان شیوهٔ انوری خاقانی و کمال الدین اصفهانی بوده ولی چون رایحهٔ شعر سعدی به مشامش رسید مسحور او گشت سبک سخنسرایی را تغییر داد و در اختفای سعدی کوشید و چه بسا شعر سعدی را استقبال یا تضمین نمود' | |||||
آذر پژوهش و نورالدین ثابت ایمانی (دکلمه) | |||||
روز عمرم به زوال آمد و شب نیز رسید بی تو یک لحظه که بر من گذرد پندارم سعدیا من به جواب تو سخن ها گفتم |
شب هجران تو را خود سحری نیست پدید هفته ای می رود از عمر و به ده روز کشید چه از آن به که مرا با تو بود گفت و شنید |
||||
سیف فرغانی (غزل) | |||||
آذر پژوهش (دکلمه) |
|||||
ای کوی تو ز رویت بازار گلفروشان هر شب ز بار عشقت در گوشه های خلوت |
ما بلبلان مستیم از بهر گل خروشان گردون فغان بر آرد از نالهٔ خموشان |
||||
سیف فرغانی (غزل) | |||||
مباد دل ز هوای تو یک زمان خالی خیال روی تو در خاطرم بود شب و روز |
که بی هوای توام تن بود ز جان خالی ز مهر و ماه کجا باشد آسمان خالی |
||||
سیف فرغانی (دو بیتی) | |||||
شهیندخت شبیری (ترانه) |
|||||
دیگر مخوان شرح غم این عاشق دیوانهٔ آتش بجان را دیگر مکن آگه بدین افسانهٔ جان سوز من بیگانگان را |
|||||
آتش زدی بال و پرم را دلگشته اکنون از دست غم خون |
بر هم مزن خاکسترم را من بار سنگینم مرا بگذار و بگذر |
||||
نیکم بدم اینم مرا بگذار و بگذر |
|||||
رفتم ز دل سودای تو بیرون کنم بیرون نشد دیگر مگو زان بالِ این پروانهٔ آزرده جان را |
ازعشق لیلایی دلم مجنون کنم مجنون نشد بر شاخِ گلزاری گل پژمردهٔ بی باغبان را |
||||
اکنون زپا افتاده ام من وز کف جوانی داده ام من |
|||||
دیگر چه جویی با من چه گویی نیکم بدم اینم مرا بگذار و بگذر |
من بار سنگینم مرا بگذار و بگذر
|
||||
اکنون که من در آتشِ عشق تو بر جا مانده ام حالا که مست از باده ای پیمانه با مستانه مشکن |
با این دل درد آفرین تنهای تنها مانده ام از ما گذشت اما دل دلدادهٔ دیوانه مشکن |
||||
اکنون زپا افتاده ام من وز کف جوانی داده ام من |
|||||
دیگر چه جویی با من چه گویی | من بار سنگینم مرا بگذار و بگذر |
||||
نیکم بدم اینم مرا بگذار و بگذر |
|||||
شهر آشوب (ترانه) |
|||||
آذر پژوهش (دکلمه) | |||||
خیال روی تو در خاطرم بود شب و روز | ز مهر و ماه کجا باشد آسمان خالی |
||||
شاخه گلی که نثار شد شمارهٔ ۳۰۸ بود که با شرکت خانم شهیندخت و آقای جلیل شهناز در استودیوی گلها تنظیم گردیده اشعار از سیف فرغانی شاعر قرن هفتم آهنگ در مایهٔ سه گاه از آقای تجویدی ترانه از آقای شهر آشوب گویندگان آذر پژوهش و ثابت ایمانی |
|||||