یک شاخه گل ۲۹۳
آذر پژوهش (دکلمه) | |||||
مرا مسوز که نازت زکبریا افتد دلم زهمرهی اشک وا نمی ماند |
چو خس تمام شود شعله هم زپا افتد نه آتش است که از کاروان جدا افتد |
||||
ابو طالب کلیم (غزل) | |||||
دو بیتی که شنیدید از ابو طالبِ کلیم است که بعضی او را کاشانی و برخی همدانی دانسته اند ولی اعم از اینکه فرزند کاشان باشد یا زادهٔ همدان یک چیز مسلم است که وی ایرانی بوده است و یکی از مفاخر ادب ایران در قرن یازدهم بشمار می رود کلیم چون عرفی و صائب و قدسی از پایه گزاران سبکی است که به سبک هندی شهرت یافته نه از آن رو که ابداء کنندهٔ آن هندی بوده است بلکه بدان جهت که بیشتر پایه گزاران و پیروان این سبک به هندوستان رفته و در آنجا مروج سبک نوین خود بوده و مشوقینی چون شاه جهان و درباریان او داشته اند. | |||||
دل گمان دارد که پوشیده است راز عشق را |
شمع را فانوس پندارد که پنهان کرده است | ||||
یعنی همانطور که تجلی شمع روشن در فانوس پیداست وجود عشق هم در دل عاشق قابل انکار نیست یا به عبارت دیگر عشق تجلی بخش دل و پرتو آن هویداست |
|||||
حسین قوامی (آواز) |
|||||
مرا مسوز که نازت زکبریا افتد لباس فقر به زاری نصیبِ هر کس نیست دلم زهمرهی اشک وا نمی ماند |
چو خس تمام شود شعله هم زپا افتد خوشا تنی که بر آن نقش حوریا افتد نه آتشی است که از کاروان جدا افتد |
||||
ابو طالب کلیم (غزل) | |||||
آذر پژوهش (دکلمه) |
|||||
دلم زهمرهی اشک وا نمی ماند |
نه آتش است که از کاروان جدا افتد |
||||
حسین قوامی (آواز) | |||||
دلم زهمرهی اشک وا نمی ماند |
نه آتشی است که از کاروان جدا افتد |
||||
|
|||||
ابو طالب کلیم (غزل) | |||||
آذر پژوهش (دکلمه) |
|||||
با من آمیزش او الفت موج است و کنار |
دم بدم با من و پیوسته گریزان از من |
||||
روز و شب با من و پیوسته گریزان از من | |||||
ابو طالب کلیم (غزل) | |||||
شاخه گلی که نثار شد شمارهٔ ۲۹۳ بود که با شرکت آقایان قوامی و حبیب الله بدیعی در استودیوی گلها تنظیم گردیده اشعار از ابو طالب کلیم شاعر قرن یازدهم آهنگ بیات زند گوینده آذر پژوهش | |||||