یک شاخه گل ۲۸۸
آذر پژوهش (دکلامه) | |||||
خوشا عاشقی خاصه فصل جوانی خوشا با رفیقان یکدل نشستن در شادمانی بود عشق خوبان |
خوشا با پری چهرگان زندگانی بهم نوش کردن می ارغوانی بباید گشودن در شادمانی |
||||
فرخی سیستانی (غزل) |
|||||
چند بیتی که انشاد شد از فرخی سیستانی است وی از شاعران بلند پایهٔ قرن پنجم است و از معاصرین عنصری منوچهری و اسجدی که همگی در دربار سلطان محمود غزنوی جاه و مقامی شایسته داشته اند فرخی سیستانی علاوه بر طبع سرشار در سرودن اشعار در موسیقی نیز دست داشت و نیکو چنگ می نواخت البته توجه دارید که شعر و موسیقی هر دو بیان دلند و چون با یکدیگر آمیخته گردند بهتر بر دل می نشیند و اثری که در شنونده باقی می گذارند جاذب تر عمیق تر و نافذ تر است. |
|||||
همی نسیم گل آرد به باغ بوی بهار خدای نعمت ما را زبهر خوردن داد به خاصه اکنون کز سنگ خاره لاله دمید |
بهار چهر منا خیز و جام باده بیار بیا و نعمت او را زما دریغ مدار زلاله کوه چو دیبای لعل شد هموار |
||||
فرخی سیستانی (غزل) |
|||||
الهه (ترانه) |
|||||
فغان که شب ها بی تو تنها به پای مینا نهاده از غم سر به زاری زبی قراری زین عشق سر کش سوزان چو آتش ای آشنایان ای همنوایان زدست دل در آتشم پروانه ام پروانه ام عمری گرفتار دلم وای از من و فریاد ازین دل زدست دل در آتشم پروانه ام پروانه ام عمری گرفتار دلم وای از من و فریاد ازین دل فغان که شب ها بی تو تنها به پای مینا نهاده از غم سر به زاری زبی قراری |
ساغر بدستم مست مستم مست مستم پیمانه و پیمان شکستم مست مستم گم کرده ام شور جوانی در نیمه راه زندگانی دیوانهٔ سودای خویشم بیگانه با دنیای خویشم اسیر عشقی سرکشم دیوانه ام دیوانه ام سر گشته در کار دلم وای از من و فریاد ازین دل اسیر عشقی سرکشم دیوانه ام دیوانه ام سر گشته در کار دلم وای از من و فریاد ازین دل ساغر بدستم مست مستم مست مستم پیمانه و پیمان شکستم مست مستم |
||||
عبدالله الفت (ترانه) |
|||||