یک شاخه گل ۲۷۵
یک شاخه گل برنامهٔ شمارهٔ ۲۷۵ |
|||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
دریای آرزوی من آغوش گرم تست دریای آرزوی من آغوش گرم تست |
سر می کشم چو موج که آیم کنار تو سر می کشم چو موج که آیم کنار تو |
||||
بهادر یگانه (غزل) | |||||
دکلمه: نورالدین ثابت ایمانی | |||||
یا برو از پیش چشمم یا که چشم از من مپوش راز داری از من رسوا چه می جوئی که من |
تا به کی خود را کشی هر دم به چشمانم چو اشک پرده دار مردمانم لیک عریانم چو اشک |
||||
بهادر یگانه (غزل) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
نام سرایندهٔ این ابیات را در برنامهٔ گلها بسیار شنیده اید شیفتهٔ گل است و گلها گاه غزل می سراید گاه به تازگی ترانه های دلپذیر کلامش عاشقانه و چه بسا عارفانه است. | |||||
دکلمه: نورالدین ثابت ایمانی | |||||
گاهی به سوی مسجد و گاهی به میکده | ای عشق در به در به کجا می کشانیم | ||||
بهادر یگانه (غزل) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
اشعارش ساده روان و بی تکلف و دارای مضامینی تازه و تشبیهات و استعاراتی بدیع به متقدمین خاصه به حافظ و سعدی و به سبک و شیوهٔ این استادان مسلم سخن علاقه ای وافر دارد بهادر یگانه گر چه به شاعری مشهور است ولی همواره به تحصیل و تحقیق در ادبیات ایران مشغول است. |
|||||
ترانه: الهه | |||||
عاشق سر مست و بی پروا منم در دل دشت جنون آواره ام بسکه با جان و دلم آمیختی شمع و پروانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم یار پیمانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم چون باد صبا در بدرم شمع شب بی سحرم رسوای زمانه منم دیوانه منم زمین و آسمان تو میلرزد بزیر پای من رسوای زمانه منم دیوانه منم |
بی خبر از خویش و از دنیا منم گرد باد سرکش صحرا منم کس نداند این تو هستی یا منم مست میخانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم از خود بیگانه منم رسوای زمانه منم دیوانه منم با عشق و جنون همسفرم از خود نبود خبرم توای خدای من شنو نوای من مه و ستارگان تو میسوزد زناله های من رسوای زمانه منم دیوانه منم |
||||
وای از این شیدا دل من | مست و بی پروا دل من | مجنون هر صحرا دل من | |||
رسوا دل من | رسوا دل من | ||||
لا لهٔ تنها دل من | داغ حسرت ها دل من | سر مایهٔ سودا دل من | |||
رسوا دل من | رسوا دل من | ||||
خاکستر پروانه منم | خون دل پیمانه منم | چون شور ترانه تویی | چون آه شبانه منم | ||
رسوای زمانه منم دیوانه منم | رسوای زمانه منم دیوانه منم | ||||
بهادر یگانه | |||||
دکلمه: نورالدین ثابت ایمانی | |||||
کوه غم من بشکن و مشکن دل تنگم | خارا بشکن شیشه شکستن هنری نیست | ||||
بهادر یگانه (غزل) | |||||
شاخه گلی که نثار شد شمارهٔ ۲۷۵ بود که با شرکت خانم الهه و آقایان جلیل شهناز و پرویز یاحقی تنظیم یافته گویندگان آذر پژوهش و ثابت ایمانی |
|||||