برگ سبز ۴۴
گوینده: روشنک | |||||
چشم بگشا كه جلوهٔ دلدار این تماشا چو بنگری گویی |
به تجلی است از در و دیوار لیس فیالدار غیرهُ دیّار |
||||
منسوب به عطار (قصیده) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
به مویی بسته صبرم نغمهٔ تار است پنداری
به مویی بسته صبرم نغمهٔ تار است پنداری به تحریك نسیمی خاطرم آشفته میگردد
|
دلم از هیچ میرنجد دل یار است پنداری
دلم از هیچ میرنجد دل یار است پنداری به خود رأیی سر زلفین دلدار است پنداری
|
||||
به مویی بسته صبرم نغمهٔ تار است پنداری به تحریك نسیمی خاطرم آشفته میگردد به نوعی طعن مردم را هدف گشتم كه دامانم |
دلم از هیچ میرنجد دل یار است پنداری به خود رأیی سر زلفین دلدار است پنداری ز سنگ كودكان دامان كهسار است پنداری |
||||
نظیری نیشابوری (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
روم به جای دگر دل دهم به یار دگر | هوای یار دگر دارم و دیار دگر | ||||
وحشی بافقی (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
ما چون ز دری پای كشیدیم كشیدیم رم دادن این صید از آغاز خطا بود دل نیست كبوتر كه چو برخاست نشیند |
امید زهر كس كه بریدیم بریدیم حالا كه رماندی و رمیدیم رمیدی از گوشهٔ بامی كه پریدیم پریدیم |
||||
وحشی بافقی (غزل) | |||||
آواز: ایرج | |||||
ما به كوی تو به امید نیاز آمدهایم تشنگان ره شوقیم به امید نجات شاید ار مرحمتی اهل نظر فرمایند |
شمع سان در رهت از سوز و گداز آمدهایم پیش سرچشمهٔ حیوان به نیاز آمدهایم سوی ما كز ره بس دور و دراز آمدهایم |
||||
خواجوی کرمانی (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
زیبد كه ز درگاهت نومید نگردد باز | آنكس كه به امیدی بر خاك درت افتد | ||||
عراقی (غزل) | |||||
این هم برگ سبزی بود تحفهٔ درویش، علی نگهدار شما |