گلهای رنگارنگ ۴۷۲ دیگر
ترانه: مرضیه | |||||
خاطرات عمر رفته در نظرگاهم نشسته در سپهر لاجوردی آتش آهم نشسته ای خدای بی نصیبان طاقتم ده طاقتم ده قبله گاه ما غریبان طاقتم ده طاقتم ده ساغرم شكسته ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی در میان طوفان بر موج غم نشسته منم در زورق شكسته منم ای ناخدای عالم تا نام من رقم زده شد یكبار مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم ساغرم شكسته ای ساقی رفته ام زدست ای ساقی تو تشنه كامم كشتی در سراب ناكامیها ای بلای نافرجامیها نبرده لب بر جامی می كشم به دوش از حسرت بار مستی و بدنامیها بر موج غم نشسته منم در زورق شكسته منم ای ناخدای عالم تا نام من رقم زده شد یكباره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم ساغرم شكست ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی حكایت از چه كنم شكایت از كه كنم كه خود به دست خود آتش بر دل خون شده نگران زده ام بر موج غم نشسته منم در زورق شكسته منم ای ناخدای عالم تا نام من رقم زده شد یكباره مهر غم زده شد بر سر نوشت آدم تو تشنه كامم كشتی در سراب ناكامیها ای بلای نافرجامیها نبرده لب بر جامی می كشم بدوش از حسرت بار مستی و بدنامیها بر موج غم نشسته منم در زورق شكسته منم ای ناخدای عالم تا نام من رقم زده شد یكباره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم ساغرم شكست ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی |
|||||
(معینی کرمانشاهی) | |||||
دکلمه: رضا معینی | |||||
گفتی شتاب رفتن ما از برای توست | آهسته تر برو که دلم زیر پای توست | ||||
آواز: گلپایگانی | |||||
گفتی شتاب رفتن ما از برای توست با قهر می گریزی و گویی که غافلی ای دل نگفتمت مرو از راه عاشقی گفتی شتاب رفتن ما از برای توست |
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست آرام سایه ای همه جا در قفای توست رفتی بسوز که این همه آتش سزای توست آهسته تر برو که دلم زیر پای توست |
||||
هما گرامی (غزل) | |||||
ترانه: مرضیه | |||||
خاطرات عمر رفته در نظرگاهم نشسته در سپهر لاجوردی آتش آهم نشسته ای خدای بی نصیبان طاقتم ده طاقتم ده قبله گاه ما غریبان طاقتم ده طاقتم ده ساغرم شكسته ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی در میان طوفان بر موج غم نشسته منم در زورق شكسته منم ای ناخدای عالم تا نام من رقم زده شد یكبار مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم ساغرم شكسته ای ساقی رفته ام زدست ای ساقی تو تشنه كامم كشتی در سراب ناكامیها ای بلای نافرجامیها نبرده لب بر جامی می كشم به دوش از حسرت بار مستی و بدنامیها بر موج غم نشسته منم در زورق شكسته منم ای ناخدای عالم تا نام من رقم زده شد یكباره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم ساغرم شكست ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی حكایت از چه كنم شكایت از كه كنم كه خود به دست خود آتش بر دل خون شده نگران زده ام بر موج غم نشسته منم در زورق شكسته منم ای ناخدای عالم تا نام من رقم زده شد یكباره مهر غم زده شد بر سر نوشت آدم تو تشنه كامم كشتی در سراب ناكامیها ای بلای نافرجامیها نبرده لب بر جامی می كشم بدوش از حسرت بار مستی و بدنامیها بر موج غم نشسته منم در زورق شكسته منم ای ناخدای عالم تا نام من رقم زده شد یكباره مهر غم زده شد بر سرنوشت آدم ساغرم شكست ای ساقی رفته ام ز دست ای ساقی |
|||||
(معینی کرمانشاهی) | |||||