یک شاخه گل ۱۶۸
یک شاخه گل برنامهٔ شمارهٔ ۱۶۸ | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
دعوت من بر تو آن شد كی زدت عاشق كنا دعوت من بر تو آن شد كی زدت عاشق كنا تا بدانی درد عشق و داغ مهر و غم خوری |
بر یكی سنگین دلی نامهربان چون خویشتن بر یكی سنگین دلی نامهربان چون خویشتن تا به هجر اندر بپیچی و بدانی قدر من |
||||
رابعهٔ بِنتِ كعب (دو بیتی) | |||||
دو بیتی كه انشاد شد از نخستین زن شاعری است كه بعد از اسلام نامش در تذكره ها مستور و ملحوظ است اسمش رابعه وبه رابعهٔ بِنتِ كعب و یا رابعهٔ غذداری معروف است رابعهٔ بنت كعب از مردمان بلخ و معاصر سامانیان است و بطوری كه مشهور است شیفتهٔ غلام برادر خود گردید و بر سر این عشق كشته شد | |||||
عشق او باز اندر آوردم به بند عشق دریایی كرانه ناپدید توسنی كردم ندانستم همی |
كوششِ بسیار نامد سودمند كی توان كردن شنا ای هوشمند كز كشیدن تنگ تر گردد كمند |
||||
رابعهٔ بِنتِ كعب (غزل) | |||||
ترانه: مرضیه | |||||
گریم دور از رویت های های گریم دور از رویت های های |
رزم چون گیسویت وای وای رزم چون گیسویت وای وای |
||||
مدهوشم از غم | سر مستم بی می | میسوزم چون گل | مینالم چون نی | ||
هر كجا روم | تویی تویی در برابرم | آرزوی من | بیا بیا یك شب از درم | ||
خون دل نوشم چون دریا جوشم در هوای تو | در شعرم پنهان در اشكم پیدا جلوه های تو | ||||
دارم از دل با آن لب پیغامی | لطفی قهری كامی یا دشنامی | ||||
گر او روزی با من همرهی كند گریم دور از رویت های های |
كان لب یكشب گرمی با رهی كند لرزم چون گیسویت وای وای |
||||
رهی معیری (ترانه) | |||||
پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد | |||||