یک شاخه گل ۱۶۵


یک شاخه گل برنامه شماره ۱۶۵


دکلمه: روشنک
	در شب هجران گدازم همچو شمع در شب هجران گدازم همچو شمع در رهت استاده ام از روی شوق در رهت استاده ام از روی شوق از غمت با آتش هجران همی		روز وصلت سر فرازم همچو شمع روز وصلت سر فرازم همچو شمع تا بیایی جان ببازم همچو شمع تا بیایی جان ببازم همچو شمع گه بسوزم گه بسازم همچو شمع
				جهان (غزل)

	ابیاتی كه آمیخته با نوای نی شنیدید از بانوئی است نیكو كار خوشخو و خوش رفتار بانوئی كه طی هشتاد سال عمر به نیك اندیشی و عارف پیشگی شهره بود

	اندر دل هر عارفی زین می بُوَد میخانه ها		خواهی دلا عارف شوی میخانه شو میخانه شو
				جهان (تک بیتی)

	نامش زبیده و تخلصش جهان بود وی فرزند فتحعلی شاه قاجار و مادری از سر زمین سعدی و حافظ بوده و بدین سبب گویند سرایندگی را از پدر در خون و از جانب مادر در سینه داشته است


	در ده به من ای ساقی زان می دو سه پیمانه در ده به من ای ساقی زان می دو سه پیمانه خواهم كه درین مستی خود نیز روم از یاد خواهم كه درین مستی خود نیز روم از یاد از عشقِ رخِ جانان گشته است جهان حیران		كز سوز درون گویم شعری دو سه مستانه كز سوز درون گویم شعری دو سه مستانه غیر از تو نمانَد كس نه خویش نه بیگانه غیر از تو نمانَد كس نه خویش نه بیگانه مستانه سخن گوید این عاشق دیوانه
				جهان (غزل)

ترانه: مرضیه
	آتشین رو یا سیمین تنی مهرو مه همنشین با من است نوشین از لب تو لب من رویت بهار زندگانی مستم از نگاه تو دهمت گر جان خواهی	چون می آتشین روشنی تا تو ای نازنین با منی روشن از رخ تو شب من وصلت چو باده جوانی هستم در پناه تو كه به مُلك دل شاهی
	قبله دلها كویت	مایه شادی رویت	دیده خوبان سویت

	شب است و شاهد می است و مینا		به پای ساقی ز آسمانها	ستاره گوهر افشاند

	بناله مطرب به خنده ساغر	جمال جانان	فروغ دلبر به زهره و پروین ماند

	بت من به تو پابندم	به جهان به تو خرسندم	كه به از دو جهانم باشی

	همه شب به تو دمسازم	دل و جان به تو پردازم	كه به از دل و جانم باشی

	شاه خوبانی مه من مه من		صبح خندانی شه من شه من شه من

				رهی معیری (ترانه)


	پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد

Back to programme page

یک شاخه گل ۱۶۵

لطفآ به گلها کمک کنید

We ask you, humbly, to help.

یک شاخه گل ۱۶۵

لطفآ به گلها کمک کنید

We ask you, humbly, to help.

Golha.co.uk | خبرهای گلها را دریافت کنید