یک شاخه گل ۱۲۰
| |||||
---|---|---|---|---|---|
روشنک (دکلمه) |
|||||
مسلماً تا به حال نام بابا طاهر را شنیده اید بابا طاهر كه به عریان مشهور است باباطاهر یكی از دانشمندان ایران است و علاوه بر دوبیتی های او كتابی به نام كلمات قصار به زبان عربی دارد بعضی می گویند باباطاهر دیوانه بوده در صورتیكه این گفته صحیح نیست چنانكه خود او ضمن یك دوبیتی می گوید |
|||||
بلا رمزی زبالای ته باشه بصورت آفرینم این گمانه |
جنون قسمی زسودای ته باشه كه پنهان در تماشای ته باشه |
||||
بابا طاهر (دو بیتی) |
|||||
ته كه نوشم نئی نیشم چرائی ته كه مرحم نئی ریشِ دلم را |
ته كه یارم نئی پیشم چرائی نمك پاشِ دلِ ریشم چرائی |
||||
بابا طاهر (دو بیتی) |
|||||
بیا جانا دلِ پُر دردِ من بی غم مهجوری و دردِ صبوری |
سرشكِ سرخ و رنگِ زردِ من بی بیاور جانِ غم پروردِ من بی |
||||
بابا طاهر (دو بیتی) |
|||||
الهه (ترانه) |
|||||
دلم را بی خبر می بری كجا ای فتنه گر می بری باد شب از طرّهٔ زلف و دامن تو با غیر تو شكوهٔ شب های جدائی نگفتم غمم را ببین بیا نازنین جان زتنم گر شد به در نگه كن بر شب و روز من بیا تا شوی چون چراغِ شبم بیا تا ببینی صفای مرا جان زتنم گر شد به در نگه كن بر شب و روز من بیا تا شوی چون چراغِ شبم بیا تا ببینی صفای مرا جان زتنم گر شد به در |
كجا ای خیره سر می بری جان به دستت سپردم بنفشه و لاله بیارد به بَرِ من افسانهٔ عشق تو چون گنجی به كُنجی نهفتم شود كلبه ام چون بهشت برین سودای تو دارم به سر حذر كن ز آه پر سوز من بیا نام تو شد روان بر لبم بیا تا نشانی لهیبِ تبم سودای تو دارم به سر حذر كن ز آه پر سوز من بیا نام تو شد روان بر لبم بیا تا نشانی لهیبِ تبم سودای تو دارم به سر |
||||
جان زتنم گر شد به در |
|||||
كاوه (ترانه) |
|||||
روشنک (دکلمه) |
|||||
غمِ عشق ته كی در هر سر آیو زعشقت سر فرازون كام یابند |
همایی كی به هر بوم و بر آیو كه خور اول بكهساران بر آیو |
||||
بابا طاهر (دو بیتی) | |||||
پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد |
|||||