یک شاخه گل ۱۰۲
یك شاخه گل برنامهٔ شمارهٔ ۱۰۲ | |||||
ترانه: کوروس سرهنگ زاده | |||||
یک شو تو یادم کن شادم کن ای غمخوارم | دستی بر دوشم ای جونم زکه بیمارم | ||||
تا رفتی از نظرم ای تاج سرم نازت بخرم دل وای وای وای ای بیـگانه ز وفا بنگر چه بلا آرد به ســرم دل وای وای وای |
|||||
یک شو تو یادم کن شادم کن ای غمخوارم | دستی بر دوشم ای جونم ز که بیمارم | ||||
تا رفتی از نظرم ای تاج سرم نازت بخرم دل وای وای وای ای بیگانه زوفا بنگر چه بلا آرد به سرم دل وای وای وای |
|||||
بیژن ترقی (ترانه) | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
این بار حكایتی از گلستان سعدی خواهید شنید البته می دانید كه سعدی دارای دو اثر مشهور است یكی گلستان و دیگری بوستان و این را هم البته به خاطر دارید كه سعدی كه شیخ اجلش می نامیم از شعرای قرن هفتم و هم عصر مولانا و عراقی است مال از بحر آسایش عمر است نه عمر از بهر گرد كردن مال عابری را پرسیدند نیكبخت كیست و بد بختی چیست گفت نیكبخت آنكه خورد و كشت و بد بخت آنكه مُرد و هشت دو كس رنج بیهوده بردند و سعی بیفایده كردند یكی آنكه اندوخت و نخورد دیگری آنكه آموخت و نكرد این هم آهنگی دشتستانی با صدای كورس | |||||
سعدی (گلستان) | |||||
ترانه: كورس سرهنگ زاده | |||||
اگر یارم چو گل خوش آب و رنگه بگو با او خدایا تا بدونه مپرس از من ای گل حالم خواهم كه تنها همراه غمها جهان دیدیم و جانان را ندیدیم همه روی جهان گشتیم با دل یک شو تو یادم کن شادم کن ای غمخوارم |
چه گویم از دلِ او سنگه سنگه دلِ حسرت كشِ مو تنگه تنگه كه همچون نی زدل نالم از خود گریزم صحرا به صحرا طبیب درد درمان را ندیدیم وفای نازنینان را ندیدیم دستی بر دوشم ای جونم زکه بیمارم |
||||
محلی | |||||
تا رفتی از نظرم ای تاج سرم نازت بخرم دل وای وای وای ای بیگانه زوفا بنگر چه بلا آرد به سرم دل وای وای وای |
|||||
بیژن ترقی (ترانه) | |||||
پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد | |||||