یک شاخه گل ۹۹
یک شاخه گل برنامه شماره ٩٩ | |||||
سخن این بارما از استاد دکتر صورتگر است. وی در بیان و توصیف صورتگری است چیره دست، در ریزه کاری استاد و در سایه روشن و تجلی بخشیدن ماهر. در انتخاب موضوع سبک و سلیقه اش خاص و بدیع و طرز بیان و استعاراتش تازه. مرغ شبش را که بخاطر دارید. | |||||
گوینده: روشنک | |||||
ندانم زمرغان چرا مرغ شب چه غم گرنداند زیک نغمه بیش |
زهستی تو گویی نشانی چو آواش نیست که در دلکشی، هیچ همتاش نیست |
||||
لطفعلی صورتگر (غزل) | |||||
این بار پیام نسیمش را می شنویم: | |||||
دردل شب دیده بیدار من چون بیاید پیش پیش مرکبش بانگی آید چون پر پروانه نرم نرم نرمک می رسد نزدیک من |
بیند آن یاری که دل را آرزوست مرغ شب آوا برآرد، دوست دوست ماه را با آب گویی گفت و گوست کیست پرسم، باد گوید اوست اوست |
||||
لطفعلی صورتگر (غزل) | |||||
ترانه: فاخته ای | |||||
رفتی و باز آمدی، عاشق نواز آمدی با من به ساز آمدی، رفتی وباز آمدی کیم من عاشق تیره روزی، بی پناهی بماند از بخت بد چون حدیث ناتمامی چون سرو ناز آمدی، رفتی وباز آمدی ای عشق سوزان تا کی دوراز وی جانم کاهی از در فراز آمدی، رفتی وباز آمدی صبر و قرارم توئی شوخ ودلارائی چه زیبایی روی تو گلزارمن، شمع شب تار من |
بهار امید منی امید جاوید منی دور از رخ ماهی برآرم هر نفس آهی طی کردم ایامی که عشقم با دلارامی در کام جان بازت دیدم درباغ عشق وامیدم گردیده غارتگر دل مهری، ماهی گردد شمع شب تار گدا گاهی، شاهی گویی بهار آید چو یار آید بهارم توئی تو بهشت صفایی غم کاهی وجان فزایی عاشق نواز آمدی، رفتی وباز آمدی |
||||
نواب صفا (ترانه) | |||||
پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد. | |||||