یک شاخه گل ۹۳
یك شاخه گل برنامه شماره ۹۳ | |||||
دگلمه: روشنك | |||||
شنیدم كه چون قوی زیبا بمیرد گروهی بر آنند كاین مرغ زیبا چو روزی زآغوش دریا بر آمد شب مرگ از بیم آنجا شتابد تو دریای من بودی آغوش بگشا |
فریبده زاد و فریبا بمیرد كجا عاشقی كرد، آنجا بمیرد شبی هم در آغوش دریا بمیرد كه از مرگ غافل شود تا بمیرد كه می خواهد این قوی زیبا بمیرد |
||||
مهدی حمیدی شیرازی (غزل) | |||||
روشنك: | |||||
ابیاتی كه شنیدید از شاعری است زادهٔ موطن حافظ و سعدی و از جمله شاعرانی كه در نویسندگی هم دست دارند. «شاعر در آسمان،» «سبكسری های قلم،» «عشق در به در،» «شكوفه ها» و «اشك معشوق» از آثار مشهور اوست و نیز «زمزمه بهشت» كه مجموعه ای از بیان دل حساس و عشق پر سوز وی است كه نامش را نزد صاحبان ذوق و اهل ادب مشهور ساخته. نامش مهدی حمیدی شیرازی است و سمتش استادی دانشكده . | |||||
ترانه: مرضیه | |||||
برق غم زد آتش به جانم، بر كند از بنیان خانمانم صبا شد وزان سوی گلستان، به هم زد ز كوی آن گل آشیانم زبس در دلم مكان كرده غم زخاطر برفته یاد گلستانم فلك آخر روانم سوخت بجان و دلم آتش افروخت چو برق مهن بزد بر چمن نخست آشیان مرا سوخت پریشان شد زغم حا لت، شكسته زسنگ ستم بالت گرفتارِ رنج و ملالم، گهی میسوزم ،گهی میسازم چه شد نو گُل گلستانِ من، چه شد زینتِ آشیان من |
|||||
چه شد تا ز سروِ روانم نسیم سحر از رهِ یاری بگو كز غمت خسته جانم فلك كرد از تو مهجورم |
چه بی او زهستی بجانم اگر سوی آن گل گذر داری نیاید به گوشَت فغانم فكند از آشیان دورم |
||||
زمحنت زار و رنجورم | نمود آخر سپهرِ كهن | به عهدِ چمن تو را دور از من | |||
رهی معیری (ترانه) | |||||
روشنك: | پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد . | ||||
گوینده آقا از رادیو: | شاخه گلی كه نثار شد شماره ۹۳ بود كه با صدای خانم مرضیه تنظیم یافته. آهنگ سه گاه از آقای حسین یاحقی. ترانه از آقای رهی معیری ، نی آقای حسن كسایی ، گوینده روشنك . | ||||