یک شاخه گل ۹۲
گوینده آقا از رادیو: یك شاخه گل برنامه شماره ۹۲ | |||||
گوینده: روشنک | |||||
گر چه از مولانا در برنامه های گلها بسیار شنیده اید و می دانید كه منظور از مولانا همان مولوی یا جلال الدین محمد است كه صاحب مثنوی معنوی و دیوان شمس تبریزی است. مولوی را گاه رومی یا مولای روم می نامند و این از آن جهت است كه جلال الدین محمد از طفولیت به روم رفته و پس از پدر بر مسند تدریس نشسته و تا پایان عمر در روم سكونت داشته است. مولانا كه زاده خراسان است از دانشمندان بنام ایران و شهرت جهانی دارد و از مفاخر این سرزمین است . مولانا بر خلاف سایر سرایندگان علاقه ای به تخلص نداشته ولی گاهی خمُش یا خموش تخلص می كرده و گاه به نام مرشدش شمس تبریزی. چنانكه دیوان غزلیاتش به نام اوست و به اسم دیوان شمس تبریزی مشهور . |
|||||
دکلمه: روشنك | |||||
جسم و جان ما شده از باده اسرار مست ابر مستی می كند اندر زمان نو بهار بلبلان خوش نوا بینی بسی اندر چمن هین خموش كن گر تو هشیاری ز مستی دم مزن |
دل فتاده مست و لا یعقل برِ دلدار مست باغ مست و راغ مست و غنچه مست و خار مست كبك خوش رفتار بینی بر سر كه سار مست ور تو مستی می كنی رو بر سر بازار مست |
||||
منسوب به مولانا (غزل) | |||||
ترانه: الهه | |||||
دلم را بی خبر می بری كجا ای فتنه گر می بری باد شب از طره زلف و دامن تو |
كجا ای خیره سر می بری جان به دستت سپردم بنفشه و لاله بیارد به بَرِ من |
||||
با غیر تو شكوه شب های جدایی نگفتم افسانه عشق تو چون گنجی به كُنجی نهفتم |
|||||
غمم را ببین ، بیا نازنین جان زتنم گر شد به در نگه كن بر شب و روز من بیا تا شوی چون چراغِ شبم بیا تا ببینی صفای مرا جان زتنم گر شد به در نگه كن بر شب و روز من |
شود كلبه ام چون بهشت برین سودای تو دارم به سر حذر كن ز آه پر سوز من بیا نام تو شد روان بر لبم بیا تا نشانی لهیبِ تبم سودای تو دارم به سر حذر كن ز آه پر سوز من |
||||
شاعر نا معلوم (ترانه محلی تاکستانی) | |||||
روشنك: | پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد . | ||||
گوینده آقا از رادیو : | آنچه شنیدید شاخه گل شماره ۹۲ بود. آهنگ محلی، گوینده روشنك. | ||||