یک شاخه گل ۵۹
یك شاخه گل برنامه شماره ۵۹ | |||||
گوینده: روشنك | |||||
صحبت این بار ما از شاعری است معاصر. او زاده شیراز است و استاد دانشگاه و بنام لطفعلی صورتگر مشهور. صورتگر خوش مظهرست و نکته سنج و بذله گو و از سرایننده گان چیره دست. |
|||||
دکلمه: روشنك | |||||
ندانم زمرغان چرا مرغ شب بنالد به بستان شبان دراز من او را یكی آسمانی نواست ندانم زمرغان چرا مرغ شب بنالد به بستان شبان دراز من او را یكی آسمانی نواست چه غم گر نداند زیك نغمه بیش به گمنامی اندر زِیَد وز جهان من و مرغ شب را گر این آرزوست به گمنامی اندر زِیَد وز جهان من و مرغ شب را گر این آرزوست |
زهستی نشانی جز آواش نیست تو گویی كه امید فرداش نیست اگر چهره مجلس آراش نیست زهستی نشانی جز آواش نیست تو گویی كه امید فرداش نیست اگر چهره مجلس آراش نیست كه در دلكشی هیچ همتاش نیست جز آزاده ماندن تمناش نیست كسی را به ما جای پرخاش نیست جز آزاده ماندن تمناش نیست كسی را به ما جای پرخاش نیست |
||||
لطفعلی صورتگر (غزل) | |||||
دکلمه: روشنك | |||||
زبونت بو كنم بوی هل آیو | جدایی گر بیفته مشكل آیو | ||||
شاعر ناشناس (تک بیت) | |||||
ترانه: یاسمین | |||||
هر كه دیدم داره یاری مو ندارم برُم پیش خدا دادی بر آرم مو چرا یك گل به صد گلشن ندارم هر كه دیدم داره یاری مو ندارم برُم پیش خدا دادی بر آرم مو چرا یك گل به صد گلشن ندارم |
شب كه میشه خانه ای روشن ندارم مو از كی كمترم یاری ندارم ای خدا مو كه دل از آهن ندارم شب كه میشه خانه ای روشن ندارم مو از كی كمترم یاری ندارم ای خدا مو كه دل از آهن ندارم |
||||
ترانه: یاسمین | |||||
كاشكی در دل غم نداشتم | شب روی سنگ سر می ذاشتم | ||||
از همه بودم جدا ، از دیار و آشنا | |||||
مو كه اینجا یار و غمخواری ندارم مو چرا یك گل به صد گلشن ندارم |
دیگه در شهر شما كاری ندارم ای خدا مو كه دل از آهن ندارم |
||||
جنتی عطایی (ترانه محلی) |
|||||
گوینده: روشنك | |||||
پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد. |