برگ سبز ۳۰۷
|
|
|
|
|
|
گوینده (پاك نشان ): |
|
|
|
|
|
|
دردمند غم عشق تو دوا یافته است |
وانكه بیمار تو بودست شفا یافته است |
|
||
آنكه انداخته اند از نظرش بی بصران |
به حقیقت نظر لطف خدا یافته است |
||||
ما طلبكار نسیم سر زلفت بودیم |
وآنچه ما می طلبیدیم صبا یافته است |
||||
عماد فقیه (غزل) |
|||||
مرا پرسی كه چونم ، چونی ای دوست |
جگر پر درد و ، دل پر خونم ای دوست |
||||
حدیث عاشقی بر من رها كن |
تو لیلی شو كه من مجنونم ای دوست |
||||
شنیدم عاشقان را می نوازی |
مگر من زان میان بیرونم ای دوست |
||||
نگفتی گر بیفتی گیرمت دست |
از این افتاده تر كه اكنونم ای دوست |
||||
غزل های نظامی بر تو خوانم |
مگیرد در تو هیچ افسونم ای دوست |
||||
به فریادم زتو هر روز فریاد |
از این فریاد روز افزونم ای دوست |
||||
نظامی گنجوی (غزل) |
|||||
آواز( محمودی خوانساری) : |
|||||
با آنكه دلی داری آشفته و سودایی |
خواهم زدل و جانت با این همه رسوایی |
||||
تو شمع شب افروزی ، در محفل این و آن |
مائیم و خیال تو در خلوت تنهایی |
||||
هرگز به دلم نگذشت اندیشه وصل تو |
در عشق تو كی دارم سودا و تمنایی |
||||
درمان دل ما را غیر از تو طبیبی نیست |
آخر به نگاهی كن این درد مداوایی |
||||
هر جا كه تو خواهی رو ، با هر كه تو خواهی باش |
ما را كه تو منظوری خاطر نرود جایی |
||||
فروغ میردامادی (غزل) |
|||||
|
|
|
|
|
|