برگ سبز ۱۳
گوینده: روشنک | |||||
چشم بگشا که جلوهٔ دلدار این تماشا چو بنگری گویی |
به تجلی است از در و دیوار لیس فیالدار غیرهُ دیّار |
||||
|
|
منسوب به عطار (قصیده) | |||
گوینده: روشنک |
زهستی جز تهی دستی چه مانده است بتا غیر از دل بشكستهٔ ما |
به جز سردرد زان مستی چه مانده است ز مینایی كه بشكستی چه مانده است |
|||
منسوب به اوحدی مراغی (دوبیتی) | |||||
آواز: ذبیحی | |||||
سرِ خوان وحدت آن دم كه به دل صلا زدم من | |||||
به سر تمام ملك و ملكوت پا زدم من | |||||
درِ دید غیر بستم بت خویشتم شكستم | |||||
زسبوی یار مستم كه می ولا زدم من | |||||
ز الست دل بلایی كه زدم به قول مطلق | |||||
به كتاب هستی كل رقم بلا زدم من | |||||
هله آنچه خواستم یافتم از دل خدابین | |||||
نه به ارض خویشتن را و نه بر سما زدم من | |||||
من و دل دو مست باقی دو نیازمند ساقی | |||||
دل مست بادهٔ فقر و می فنا زدم من | |||||
به خدای بستم از قدرت كائنات رستم | |||||
به دو دست چنگ در سلسلهٔ صفا زدم من | |||||
صفای اصفهانی (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
جویندهٔ آن خاطر عاطر ماییم در خاطر ما همه تویی لیك تو را |
دیوانهٔ آن دو چشم ساحر ماییم چیزی كه نمیرسد به خاطر ماییم |
||||
اثیرالدین اخسیکتی (رباعای) |
|||||
گوینده: روشنک | |||||
چون نكو مینگرم شمع تو پروانه تویی حرم و دیر تویی كعبه و بتخانه تویی |
راز شیرینی این عالم افسانه تویی لب دلدار تویی طرهٔ جانانه تویی |
||||
عماد خراسانی (مسمط) |
|||||
گرچه از چشم بتی بیدل و دینم ای عشق | هر چه بینم همه از چشم تو بینم ای عشق | ||||
عماد خراسانی (مسمط) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
زیبد كه ز درگاهت نومید نگردد باز | آنكس كه به امیدی بر خاك درت افتد | ||||
عراقی (غزل) | |||||
این هم برگ سبزی بود تحفهٔ درویش، علی نگهدار شما. |