برگ سبز ۱۷۴
گوینده: روشنک | |||||
چشم بگشا که جلوه دلدار این تماشا چوبنگری گویی |
به تجلی است از درودیوار لیس فی الدارغیره دیار |
||||
منسوب به عطار (قصیده) | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
گر مرد نام و ننگی از كوی ما گذر كن سرگشتگان عشقیم، نه دل، نه دین، نه دنیا |
ما ننگ خاص و عامیم از ننگ ما حذر كن از ننگ و بد برون آ، آنگه به ما نظر كن |
||||
عطار (غزل) | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
زهی عشق و زهی شوق و زهی جان زهی مجلس، زهی ساقی، زهی می زهی گلزار و ریحانها و سوسن |
زهی دریا، زهی گوهر، زهی كان زهی حوران همچون ماه تابان زهی باغ و زهی پُر نور بستان |
||||
مولانا (غزل) | |||||
آواز: گلپایگانی | |||||
دلم دیوانه شد، دیوانه شد، دیوانه دیوانه دگر از خویشتن بیگانهام ، بیگانه بیگانه جنونی دارم از هجران كه با زنجیر نایم باز در این صحرای بیحاصل در این دریای بیساحل مئی در ده مرا امشب كه تنها بر صف محشر دلم دیوانه شد، دیوانه شد، دیوانه دیوانه |
دلم دیوانه شد، دیوانه شد، دیوانه دیوانه تب این تشنگی جان مرا پیوسته میسوزد اگر امشب گذارندم روم میخانه میخانه به لب جان آمد از بس گفت، دل جانانه جانانه ز جا خیزم به یاد چشم تو مستانه مستانه دگر از خویشتن بیگانهام، بیگانه بیگانه |
||||
عماد خراسانی (غزل) | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
زیبد كه ز درگاهت نومید نگردد باز | آن كس كه به امیدی بر خاك درت افت | ||||
عراقی (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
این هم برگ سبزی بود تحفة درویش، علی نگهدار شما. | |||||