برگ سبز ۱۳۶
گوینده رادیو : برگ سبزبرنامه شماره ۱۳۶ | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
یارب زگناه خویش شرمنده منم غفارتویی غنی تویی شاه تویی |
برهرچه عقوبت است زیبنده منم بدکار منم گدا منم بنده منم |
||||
صفی علیشاه (رباعی) | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
سوزعشق تومرا داده به امشب شمع رخساره برافروز که پروانه جان گرچه عمری به غم هجرتو پایان بردم |
تا که ازپرده برون افکَنَدَم راز امشب از سر شوق کُند گِرد تو پرواز امشب به وصال تو کنم زندگی آغاز امشب |
||||
زهره (منصوره اتابکی)(غزل) | |||||
آواز: محمودی خوانساری | |||||
چیست این آتش جانسوز چه درجان من است از من ای آفت جان صبر توقع داری ای دوست می شد ای کاش که یک لحظه نباشم بی تو آمد و رفت و دلم بُرد و کنون حاصل من اندر این باغ وصفی بلبل مستت عماد |
چیست این دَرد جگرسوز چه درمان من است مگراین کافر دیوانه به فرمان من است ورنه این بخت که با اول هجران من است که بنشسته به دامان من است داستانی که او عاشق دستان من است |
||||
عماد خراسانی (غزل) | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
زیبد که زدرگاهت نومید نگردد باز | آن کس که به امیدی برخاک دَرت افتد | ||||
عراقی (غزل) | |||||
این هم برگ سبزی بود تحفه درویش. علی نگهدار شما. | |||||