برگ سبز ۱۳۴
دکلمه: روشنك | |||||
چشم بگشا كه جلوۀ دلدار
این تماشا چو بنگری گویی |
به تجلی است از درو دیوار
لیس فی الدار غیره دیار |
||||
منسوب به عطار (دوبیتی) |
|||||
دکلمه: روشنك | |||||
ما هم شكسته خاطر و دیوانه بوده ایم ما نیز چون نسیم سحر در حریم باغ |
ما هم اسیر طره جانانه بوده ایم روزی ندیم بلبل و پروانه بوده ایم |
||||
پژمان بختیاری (غزل) | |||||
دکلمه: روشنك | |||||
از غنچه ناشكفته مستور تری در خوبی از آفتاب مشهور تری |
وز نرگس نیم خفته مخمور تری ای مه زمه دو هفته پر نور تری |
||||
مسعود سعد سلمان (رباعی) | |||||
دکلمه: روشنك | |||||
ما هم به روزگار جوانی ز شور عشق ای عاقلان به لذت دیوانگی قسم |
عبرت فزای مردم فرزانه بوده ایم ما نیز دلشكسته و دیوانه بوده ایم |
||||
پژمان بختیاری (غزل) | |||||
دکلمه: روشنك | |||||
گر چه امروز زهم دور مكان من و تست هر سحر مرغ چمن قصه ما می خواند قصه غصه عشاق جهان گشت كهن داستانی كه زلیلا و زمجنون گفتند |
باز آمیخته با هم دل و جان من و تست هر زمان باد صبا نامه رسان من و تست حالیا نوبت ما گشت زمان من و تست شعله ای بود زرازی كه میان من و تست |
||||
دنیای خراسانی (غزل) | |||||
آواز: محمودی خوانساری | |||||
گر چه امروز زهم دور مكان من و تست هر سحر مرغ چمن قصه ما می خواند قصه غصه عشاق جهان گشت كهن داستانی كه زلیلا و زمجنون گفتند |
باز آمیخته با هم دل و جان من و تست هر زمان باد صبا نامه رسان من و تست حالیا نوبت ما گشت زمان من و تست شعله ای بود زرازی كه میان من و تست |
||||
دنیای خراسانی (غزل) | |||||
دکلمه: روشنك | |||||
زیبد كه زدرگاهت نومید نگردد باز | آن كس كه به امیدی بر خاك درت افتد | ||||
عراقی (غزل) | |||||