گلهای رنگارنگ ۴۲۳
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
مگر نسیم سحر بوی یار من دارد گلا و تازه بهارا تویی كه عارض تو |
كه راحت دل امیدوار من دارد طراوت گل و بوی بهار من دارد |
||||
سعدی (غزل) | |||||
ترانه: پوران | |||||
موسم گل دورۀ حسن یك دو روز است در زمانه ای به دل آرایی به عالم فسانه ای كه ز تو ماند نكویی نشانه |
|||||
خاطر عاشقان را میازار گر بسوزد شمع و پروانه را با زبانه |
خوش نباشد ز معشوقه آزار چون شود روز شمع شب را نبینی نشانه |
||||
می كنی صید مرغ بسته می زنی سنگ بر شكسته | |||||
می کشی از تیغ ستم یار خسته خویش سوزی یا بیگانه سازی تیر عشقت ای كه بر سینۀ ما نشسته |
خسته دلان یك سره در خون نشسته نیست آیین عاشق نوازی رحمتی كن بر دل عاشق زار خسته |
||||
(وحید دستگردی) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
از بلبل سرمست نوایی شنوم در آب همه خیال یاری بینم |
وز باد پیام دل ربایی شنوم وز گل همه بوی آشنایی شنوم |
||||
مولوی (رباعی) | |||||
با یاد لب ات ساقی چون می به قدح ریزد گر زیر درخت گل باز آیی و بنشینی |
صد كشته به یك ساغر از خاك برانگیزد هر باد كه برخیزد گل بر سر گل ریزد |
||||
(شاعر ناشناس) | |||||
آواز: ایرج | |||||
بهار با نفس مشك بار می گذرد به پای لاله و گل می بنوش و مستی كن به كوی دوست صفا می دهم ز گریه خویش به جام اگر نبری دست همچو نرگس مست |
بیا که تا به خود آیی بهار می گذرد كه همچو آب روان روزگار می گذرد كه ابر هم ز چمن اشک بار می گذرد دو روز عمر تو هم در خمار می گذرد |
||||
(شاعر ناشناس) | |||||
دکلمه: آذر پژوهش | |||||
ناله بلبل بهار كنیم همه را مست و بی قرار كنیم | در گلستان رویم و گل چینیم بر سر عاشقان نثار كنیم | ||||
مولوی (غزل) |
|||||
موسم گل دورۀ حسن یك دو روز است در زمانه ای به دل آرایی به عالم فسانه ای كه ز تو ماند نكویی نشانه |
|||||
خاطر عاشقان را میازار گر بسوزد شمع و پروانه را با زبانه |
خوش نباشد ز معشوقه آزار چون شود روز شمع شب را نبینی نشانه |
||||
می كنی صید مرغ بسته می زنی سنگ بر شكسته | |||||
می کشی از تیغ ستم یار خسته خویش سوزی یا بیگانه سازی تیر عشقت ای كه بر سینۀ ما نشسته |
خسته دلان یك سره در خون نشسته نیست آیین عاشق نوازی رحمتی كن بر دل عاشق زار خسته |
||||
وحید دستگردی | |||||