برگ سبز ۱۲۵
گوینده: روشنک | |||||
چشم بگشا که جلوه دلدار این تماشا چوبنگری گویی |
به تجلی است از درودیوار لیس فی الدارغیره دیار |
||||
منسوب به عطار (قصیده) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
سوز دل عاشقان شررها دارد نشنیدستی كه آه دل سوختگان |
درد دل بیدلان اثرها دارد بر حضرت رحمتش گذرها دارد |
||||
مولانا (رباعی) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
مجنون و پریشان توام دستم گیر هر بی سر و پای دستگیری دارد زان دم كه تو را به عشق بشناختهام بخرام تو سرمست به خرگاه دلم |
سرگشته و حیران توام دستم گیر من بی سر و سامان توام دستم گیر بس نرد نهان كه با تو من باختهام كز بهر تو این خانه بپرداختهام |
||||
ابوسعید ابوالخیر (رباعی) | |||||
آواز: عبدالوهاب شهیدی | |||||
ما روی دل به خانه خمار كردهایم سرمست رفتهایم به بازار و جرعهوار زهاد تكیه بر عمل خویش كردهاند صوفی مكن مجادله با ما كه پیش از این امروز با تو نیست سر و كار ما كه ما ای مدعی به رندی سلمان چه میكنی دعوی |
محراب جان ز ابروی دلدار كردهایم جانها نثار بر سر بازار كردهایم ما اعتماد بر كرم یار كردهایم ما نیز از این مبالغه بسیار كردهایم عمر عزیز در سر این كار كردهایم كه ما به جرم خود اقرار كردهایم |
||||
سلمان ساوجی (غزل) | |||||
گوینده: روشنک | |||||
زیبد كه ز درگاهت نومید نگردد باز | آن كس كه به امیدی بر خاك درت افتد | ||||
عراقی (غزل) | |||||
این هم برگ سبزی بود تحفه درویش، علی نگهدار شما. | |||||