گلهای رنگارنگ ۲۷۶
دکلمه: روشنک | |||||
بخت باز آید از آن در كه یكی چون تو در آید | |||||
روی زیبای تو دیدن در دولت بگشاید | |||||
صبر بسیار بباید پدر پیر فلك را | |||||
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید | |||||
اگرم هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی | |||||
چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید | |||||
سعدی (غزل) | |||||
خفتن عاشق یكی است بر سر دیبا و خار گر تو ز ما فارغی ما به تو مستظهریم سعدی اگر داغ عشق در تو مؤثر شود |
چون نتواند كشید دست در آغوش یار ور تو ز ما بی نیاز ما به تو امیدوار فخر بود بنده را داغ خداوندگار |
||||
سعدی (غزل) | |||||
تنها نه منم جانا از بهر تو دیوانه | دیوانه بسی دارد زلف تو به هر خانه |
||||
آواز : شهیدی | |||||
تنها نه منم جانا از بهر تو دیوانه | |||||
دیوانه بسی دارد زلف تو به هر خانه | |||||
ای چشم و چراغ دل روشن ز تو شد منزل | |||||
تو شمع همه محفل من سوخته پروانه | |||||
روشن شودش مردم چون روی تو را بیند | |||||
از شوق چنان رویی دیوانه شود یا نه | |||||
تو روی نهان كرده من شیفتۀ رویت | |||||
لیكن به سرا پرده مجنون شده دیوانه | |||||
پیوسته مرا بودی تسبیح و مصلایی | |||||
بر باد شده تقوا اكنون من و پیمانه | |||||
مولوی (غزل) | |||||
دکلمه: روشنک | |||||
ای كه گفتی هیچ مشكل چون فراق یار نیست | |||||
گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست | |||||
نوك مژگانم به سرخی بر بیاض روی زرد | |||||
قصۀ دل می نویسد حاجت گفتار نیست | |||||
سعدی (غزل) | |||||
ترانه : روحبخش | |||||
خفتن عاشق یكی است بر سر دیبا و خار | چون نتواند گشود دیده به دیدار یار | ||||
سعدی (غزل) | |||||
خوشگلم یار سنگین دلم من به خال لبت مایلم دامن می كِشی تو ما را می ُشی تو با ناوك مژگان |
|||||
باشناس | |||||
مطرب به یاران بگو این غزل دلپذیر ساقی مجلس بیار آن قدح غمگسار |
|||||
,سعدی (غزل) | |||||
خوشگلم یار سنگین دلم من به خال لبت مایلم دامن می كِشی ما را می كُشی تو با ناوك مژگان |
|||||
باشناس | |||||
تا كی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه خلقی به تو مشغول و تو غایب ز میانه |
|||||
مخمس : (شیخ بهایی) | |||||
روشنك: | همیشه شاد و همیشه خوش باشید. | ||||