گلهای تازه ۱۰۶

گوینده: فخری نیکزاد

سحرم دولت بیدار به بالین آمد

گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام

تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد

مژدگانی بده ای خلوتی نافه‌گشای

که ز صحرای خُتن آهوی مشکین آمد

ساقیا می بده و غم مخوراز دشمن و دوست

که به کام دل ما آن بشد و این آمد

گریه آبی به رُخ سوختگان باز آورد

ناله فریادرس عاشق مسکین آمد

گریه آبی به رُخ سوختگان بازآورد

ناله فریادرس عاشق مسکین آمد

سحرم دولت بیدار به بالین آمد

گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

حافظ (غزل)

آواز: شجریان

سحرم دولت بیدار به بالین آمد

گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام

تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد

مژدگانی بده ای خلوتی نافه‌گشای

که ز صحرای خُتن آهوی مشکین آمد

ریه آبی به رُخ سوختگان بازآورد

ناله فریادرس عاشق مسکین آمد

رسم بدعهدی ایّام چو دید ابر بهار

گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد

ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست

که به کام دل ما آن بشد و این آمد

شادی یار پریچهره بده بادۀ ما

که می لعل دوای دل غمگین آمد

حافظ (غزل)

گوینده: فخری نیکزاد

رسم بدعهدی ایّام چو دید ابر بهار

گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد

حافظ (غزل)