صفارزاده
صفارزاده، طاهره (۱۳۱۵- ۱۳۸۷ش) شاعر، پژوهشگر و مترجم قرآن که در سیرجان به دنیا آمد. او نخستین شعرش را در ۱۳ سالگی سرود و اولین جایزۀ شعرش را که یک جلد دیوان جامی بود، در چهارم دبیرستان به پیشنهاد باستانی پاریزی که آن زمان از دبیران دبیرستان بهمنیار بود، از رئیس آموزش و پرورش استان دریافت کرد. وی پس از کسب مدرک کارشناسی در رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی به انگلستان و سپس به امریکا رفت و در دانشگاه آیوا هم در گروه نویسندگان بینالمللی پذیرفته و هم موفق به دریافت درجۀ MFA شد. مدتی به عنوان مترجم متون فنی در شرکت نفت کار کرد و به دنبال یک سخنرانی در اردوی تابستانی فرزندان کارگران به ناچار کارش را ترک کرد. بعد از تحصیلات در خارج از کشور در ۱۳۴۹ ش به استخدام دانشگاه ملی (شهید بهشتی) درآمد و پس از انقلاب اسلامی از سوی همکاران خود در دانشگاه شهید بهشتی به عنوان رئیس دانشگاه و نیز رئیس دانشکدۀ ادبیات انتخاب شد. همزمان با سرپرستی دانشکدۀ ادبیات طرح بازآموزی دبیران را نیز به اجرا درآورد و به سرپرستی صفارزاده برای نخستینبار برای تمام رشتههای عملی دانشگاهها کتاب به زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و روسی تألیف شد. وی پایهگذار آموزش ترجمه به عنوان علم و برگزارکنندۀ نخستین نقد علمی ترجمه در دانشگاههای ایرانی است و در زمینۀ شعر و شاعری به دلیل مطالعات و تحقیقات ادبی، زبان و سبک جدیدی از شعر با عنوان «شعر طنین» را معرفی و در آغاز انقلاب اسلامی به کمک نویسندگان سرشناس کشور به تأسیس مرکزی بهنام «کانون فرهنگی نهضت اسلامی» اقدام کرد. در ۱۳۷۱ش از سوی وزارت علوم و آموزش عالی، عنوان استاد نمونه به او اعطا شد و پس از انتشار ترجمۀ قرآن عنوان خادمالقرآن را کسب کرد. در ماه مارس ۲۰۰۶ م همزمان با برپایی روز جهانی زن از سوی سازمان نویسندگان آسیا و افریقا به عنوان شاعر مبارز و زن نخبه دانشمند مسلمان برگزیده شد. از طاهره صفارزاده تاکنون علاوه بر مقالات و مصاحبههای علمی و اجتماعی، بیش از ۱۴ مجموعه شعر و ۱۰ کتاب ترجمه یا نقد ترجمه در زمینههای ادبیات، علوم، علوم قرآنی و حدیث منتشر شده و گزیدۀ سرودههایش به زبانهای گوناگون جهان ترجمه شده است. از آثارش میتوان رهگذر مهتاب (۱۳۴۱)؛ چتر سرخ (به انگلیسی ـ ۱۳۴۷)؛ طنین در دلتا (۱۳۴۹)؛ سد و بازوان (۱۳۵۰)؛ سفر پنجم (۱۳۵۶)؛ حرکت و دیروز (۱۳۵۷)؛ اصول و مبانی ترجمه (۱۳۵۸)؛ بیعت با بیداری (۱۳۶۶)؛ مردان منحنی (۱۳۶۶)؛ دیدار با صبح (۱۳۶۶)؛ در پیشواز صلح (۱۳۷۵)؛ گزیدۀ ادبیات معاصر (۱۳۷۸)؛ ترجمۀ مفاهیم بنیادی قرآن مجید فارسی و انگلیسی (۱۳۷۹)؛ ترجمۀ قرآن کریم (دو زبانه متن عربی با ترجمۀ فارسی و انگلیسی،۱۳۸۰)؛ ترجمۀ قرآن کریم (دو زبانه متن عربی با ترجمۀ فارسی، ۱۳۸۲)؛ مفاهیم قرآن در حدیث نبوی و گزیدهای از نهجالفصاحه (ترجمۀ فارسی و انگلیسی، ۱۳۸۴) را نام برد. تلاش صفارزاده برای ترجمۀ قرآن و نهجالبلاغه به زبان انگلیسی صرفاً یک تلاش فرهنگی نبود، وی در این زمینه صبغههای ادبی امر را هم جستجو میکرد. او شاعری بود که به جنبههای هنری قرآن و نهجالبلاغه اهمیت میداد. صفارزاده رویکرد جدیدی را در شعر پس از نیما یوشیج ایجاد کرد و آن حرکت به سوی مفاهیم ایمانی و قرآنی بود و این را سرآغاز تحولی در ادبیات معاصر ایران میتوان دانست. وی در شعرش به مفاهیمی مانند معارف وحیانی، انسان در هستی، حرکتها و هدف انبیا توجه جدی داشت و پایهگذار شعر اجتماعی موسوم به انقلاب اسلامی بود. در واقع، او را یکی از پایهگذاران این جریان شعری میتوان دانست که نگاهش به عدالت اجتماعی، برآمده از مضامین دینی است. وی اصولاً شاعری نوپرداز بود و اشعار پُر مغز و معناداری را خلق میکرد. تعهد، مفهومگرایی، اندیشهمحوری و دینباوری از مؤلفههای اصلی شعر اوست. دورۀ اول شاعری صفارزاده از ۱۳۳۵ ش و با چاپ نخستین مجموعه شعرش با عنوان رهگذر مهتاب آغاز میشود و تا ۱۳۴۱ ش ادامه مییابد كه در آن به دنبال ابلاغ پیامهای اخلاقی ـ اجتماعی است. در اشعار این دفتر رگههایی از تأثیرپذیری معنوی از پروین اعتصامی دیده میشود. دورۀ دوم زندگی ادبی شاعر از ۱۳۴۷ ش با چاپ مجموعه شعر طنین در دلتا آغاز میشود و تا ۱۳۵۶ ش ادامه پیدا میكند. شاخصههای اصلی شعرش در این دوره، گرایش به روایت و پیچیدگی در زبان است. چاپ دفترهای سد و بازوان و سفر پنجم نیز حاصل سلوك ادبی شاعر در این دوران است. در اشعار این دوره از زندگی ادبی شاعر، تشبیه و استعاره، محلی از اعراب ندارد و این «روایت» است كه مركز توجه شاعر قرار میگیرد و ساختار اشعارش را شكل میدهد. دورۀ سوم زندگی ادبی صفارزاده از ۱۳۵۶ با چاپ دو مجموعه شعر بیعت با بیداری و دیدار صبح آغاز میشود. در این دوره شاعر به سبكی مستقل و زبانی كارآمد و منسجم دست پیدا میكند و سادهگویی را در پیش میگیرد. در واقع دورۀ سوم زندگی ادبی شاعر را باید دورۀ كمال ادبیاش بهشمار آورد، چون که شاعر طی سالهای دراز با تلاشی بیوقفه و خستگیناپذیر از منزل «آزمون و خطا» گذر کرده و خود را به آخرین منزل رسانده است. وی در سال ۱۳۸۷ش در تهران درگذشت.
سخنوران نامی معاصر (۴ /۲۳۲۰- ۲۳۲۸)؛ کارنمایِ زنانِ کارایِ ایران (۵۲۱- ۵۲۲).